The taste of hunting in BIRJAND (or brigand) with my remembrances

۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

طعم تیهو

با سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز

از مهر ماه امسال تقریبا هر هفته پنجشنبه ها برای تدریس به طور داوطلبانه به یکی از شهرستانهای استان می روم. و چون اداره محترم پانسیون در اختیار گذاشته گاهی شب را مانده و جمعه ها را با رفقای قدیمی آن منطقه به صحرا گردی و اگر هم مجالی پیش آمد به کوه می روم. یکی از دوستان قدیمی یک شش تیر ایرانی دستکش برایم فراهم کرده که مجبور نباشم کشان کشان با خودم تفنگ بیارم و ببرم. خلاصه این هفته با یکی از دوستان که بار اولش بود که به شکار می رفت و او هم مثل من اصطلاحا پروازی بود ،سری به صحرا زدیم و در بین راه با 5 تا تیهو مواجه شدیم که از جاده رد می شدند. ماشین را نگه داشتم و تفنگ را از پنجره بیرون دادم و تیهو ها ردیفی داشتند حرکت می کردند. یک فشنگ چهار بدرقه شان کردم که هر پنج تا مچاله شدند. بعد مسیر را ادامه دادیم و سیاه سینه ها یکی یکی و گاهی جفتی در هوا می پریدند. به دوستم گفتم بیا پشت فرمان بنشین تا شانسمان را روی اینها امتحان کنم. بر عکس از لحظه ای که دوستم پشت فرمان نشست انگار سیاه سینه ها فهمیده بودند چه خبر است و هیچ کدام به سمت ماشین نمی آمدند. بالاخره یکی در امتداد جاده (جاده که چه عرض کنم کوره راه) به سمت ما آمد و حسابی هم پایین می آمد مگسه را جلوی سینه اش گذاشتم و زدم. شانسی افتاد... دیگر حوصله نداشتیم شکار کنیم چون از روز قبل این بچه های نفهم تمام رمقمان را کشیده بودند. در کنار یک حوض کمپ کردیم و تا غروب با هم گپ زدیم.
ظاهرا هنوز هم باید دست به دامن فور شیر باشیم. عکسهای من از خودشان بی کیفیت هستند و باز در فور شیر بدتر هم می شن.

پانسیون مرتب (جای زنهای غر غرو خالی)
http://www.4shared.com/photo/oXrmqAXD/__online.html

تیهوی زیبا
http://www.4shared.com/photo/Be76IaDc/__online.html

5 مسافر
http://www.4shared.com/photo/BTADAOva/5__online.html

سیاه سینه

http://www.4shared.com/photo/0GHUg-zB/__online.html

http://www.4shared.com/photo/mMzfaO_5/__1.html

طعم تیهو
http://www.4shared.com/photo/B-b-e29A/__online.html

اینهم عکس دو هفته پیش خانه باغ که کاله جان در خواست کرده بود
http://www.4shared.com/photo/XJgfkNFS/khane_bagh.html

۷ نظر:

محمد کل گفت...

سلام
ما که پس از این دوره دوری از بیرجند. حسابی هوس شکار به کله ام زده. قبل از رفتنت یک ندا بده با هم یه دوری بزنیم.

مهران گفت...

سلام بر محمد کل عزیز
رسیدن بخیر. ما که از خدا می خوایم با هم یه دوری بزنیم اما مگه این کارا اجازه میده. حالا وقتی برگشتم حتما با هم یه دوری می زنیم.

محمد گفت...

سلام بر کهنه شکارچی بیرجند
دست مریزاد عجب تیهوهای خوشمزه و کوکر درشتی دشت کرده اید.
تیغ برا
راستی قالب جدید مبارک.
حال و هوای پاییزی و فصل شکار داره.

جلال گفت...

سلام بر مهران عزیز
چه شد؟ چه شد؟ حضرتعالی که همیشه ما رو به خاطر گلوله زنی دست می اندختین.چکار شده گلوله زنی آنهم از نوع دوربین دارش روی تختتان دراز کشیده است. ای شیطان معلوم می شود یه خبر هایی هست؟
سینه سیاه بزرگی زدی. شانسی؟ تو؟

آرش گفت...

به به این قالب مخصوص قوچ گدار
یاد آن گله های بزرگ باقرقره بخیر
عکس پانسیون عالی بود من هم یکی داشتم و کل لوازم شکار همیشه کفش ولو بود

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
آشنا گفت...

سلام
چه دستپختی. مال خودتان هست دیگه؟ واجب شد ما رو هم با خودتون یه بار ببرید شکارو به قول خودتان البت ما فقط توی چادر منتظر می مانیم و شما که شکار کردید و ازشون غذا درست کردین ما زحمت خوردنشون رو می کشیم. چه بده که اسپات توی کامنتهایش شکلک نداره.
سلامت باشید