The taste of hunting in BIRJAND (or brigand) with my remembrances

۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

اندر روابط دامداران و عقاب های طلایی در جنوب خراسان









(Relationship between golden eagles and ranchers in south khorasan (the east state in Iran -birjan
one of the most common and powerful bird of prey in southern khorasan.golden eagles engendered sentiments of admiration, fear and hatred.
The golden eagle is a large ,dark raptor with golden colored feathers on its crown and nape .adult golden eagles are largely dark brown with dark _barred grayish tail ,immature golden eagle are mainly brown with white patches at the base of their flight feathers, and a white tail with a wide ,dark sub terminal band and a thin ,white fringe subsequent molts have increasingly less white both on the wings and tail .golden eagle prefer undisturbed ,open landscapes in mountainous areas. The species is most common in regions that provide open space for hunting and cliffs for nesting.
They prefer to feed on small to medium sized mammals(rabbit, squirrels ,marmot and fox) .birds most often taken include ;grouse, partridges, duck –especially in winter- ,crow and…
Golden eagle prey on domestic animals ,they often are viewed as a threat to livestock. and Ranchers are killing this powerful bird because prevention of golden eagle attacks to their domestic kids or lambs , specially in winter and spring.


به در خواست جناب اشکار در خصوص وضعیت عقابهای طلایی در بیرجند این مطلب را البته نه به شیوه علمی بلکه صرفا گزارشی مبتنی بر شواهد مهیا کرده و تقدیم دوستان می کنم.
استان خراسان جنوبی از دیر باز به دلیل داشتن توامان اقلیم بیابانی و کوهستانی میزبان پرندگان مهاجر بسیاری بوده و اوضاع با اندکی تفاوت نسبت به گذشته کماکان نیز به همین سبق می باشد.
شاید آنچه هنوز تغییر نکرده و چه بسا بیشتر از گذشته هم اتفاق می افتد مهاجرت پرندگان شکاری در اواخر فصل پاییز و خصوصا زمستان به این سامان است.چنانچه اگر در فصل زمستان به بیابانهای استان سفری داشته باشیم.به وفور خاندان عقابها و سایر پرندگان شکاری که حقیر از اسم اصلی آنها نامطلع هستم را می توان مشاهده کرد که به دلیل کثرت تعداد که این چند ساله شاهد آن هستیم گاها به جنگ و جدال های قلمروی با هم در آسمان مشغول هستند و در گوشه گوشه بیابانها می شود آثار شکار های آنها را پیدا کرد که در این بین شاید ارزشمندترین این شکار ها هوبره ها باشند که به دلیل خرفتی در پرواز و خصوصا هنگام بلند شدن گزینه مناسب تری برای شکار نسبت به سایر پرندگان از جمله سیاه سینه ها و …باشند.
اما در آنسوی ماجرا اگر نظری بر کوهستان بیفکنیم در طول سال تغییر چندانی در تعداد پرندگان شکاری در آنجا مشاهده نمی کنیم و دلیل این امر حضور شاه شکارچی قدری به نام عقاب طلایی است که مردم محلی با نام های قره قوش،قوش،عقاب ماه دم یا عقاب دزد ! آن را می شناسند. این پرنده شکاری و چند تای دیگر جزء پرندگان شکاری ثابت منطقه هستند که با داشتن لانه و زاد و ولد در منطقه و تقسیم قلمرو جزء حاکمین ثابت کوهستان هستند.
هر ساله با آغاز فصل زایش(عموما آخر بهمن) در گله های گوسفند و بز اهلی در مناطق کوهستانی سر و کله عقاب های طلایی در اطراف این دامداری های سنتی پیدا می شود که نمی توانند از گوشت لذیذ بره ها و بزغاله های شیر خوار بگذرند. بر اساس نوع سنتی این دامداری ها صبح های زود بزغاله و بره ها را شیر می دهند و گله را برای چرا به کوه می برند و بزغاله و بره ها را عموما بدون هیچ چوپانی و تنها با یک یا دو سگ در محل مَلّه (قشلاق) ول می کنند و این عقاب های طلایی هستند که با سفره گشاده و مملو از مائده های لذیذ تنها می مانند و کافیست با یک شیرجه سریع کار را یکسره کنند. و در این مواقع نه کاری از سگها بر می آید و نه ازچوپان…و گاها سگها هم در این جدال مجروح می شوند. این راحتترین شیوه شکار بود . در شیوه دیگر که هر دو عقاب در آن شرکت دارند یکی از عقابها با شیرجه زدن های صوری سگها را به خود مشغول کرده و یا در بلندی های نزدیک گله می نشیند و بهمین ترتیب توجه سگها را به خود جلب میکند و عقاب دیگر با شیرجه ای برق آسا کار را یکسره می کند. لازم به ذکر است که این شیرجه ها بسیار سریع و بی خطا در نشانه گیری انجام میشود چنانکه با چشم خود در گذشته صحنه ای را دیده بودم که یک عقاب که به احتمال زیاد عقاب طلایی بود در یک لحظه یک بزغاله کوهی(وحشی)را در حالیکه در زیر مادر مشغول شیر خوردن بود را برداشت. و حتی خود بز نیز بر اثر ضربه عقاب نزدیک بود از کوه پرت شود.
   حالا این یکسوی ماجرا بود.در سمت دیگر مالداران و چوپانان که از گذشته به قول خودشان با عقاب دزد سر و کار داشتند.روشهایی را برای مقابله با آن استفاده می کنند. ساده ترین روش شکار کردن یکی از این عقابها با اسلحه و آویزان کردن لاشه آن بر فراز یک چوب بلند در محل دامداری است و برای عبرت گرفتن بقیه عقابها می باشد که در بیشتر مواقع کارگر می افتد.از کار های دیگری که البته با رونق کمتر انجام میشد می توان به استفاده از تله های دو دهنه و استفاده از طعمه ای که آن را به بوته می بستند اشاره کرد. که در این روش چون ممکن است سگهای گله و احیانا دیگر حیوانات بدام افتند کمتر کاربرد دارد. بعضی چوپانها با خراب کردن لانه عقابها و احیانا برداشتن تخم آنها نیز آنها را فراری می دهند که البته با توجه به اینکه اکثرا لانه ها در مکانهای صعب العبور می باشد این کار میسر نیست .حالا که از لانه صحبت به میان آمد بدم نمی آید که از مایحتوی آن نیز سخنی بگویم. در جوانی که سر به هر سوراخی می زدم ،به خاطر دارم که در لانه یکی از این عقابها آثاری از لاشه پستاندارانی چون :روباه ،خرگوش ،موش جارو دم (موش خرما)، دیگر انواع رت و همینطور بقایایی از لاشه بره ها و بزغاله ها که الاظاهر هم از نوع وحشی و هم از نوع اهلی بودند مشاهده کردم .
با تمام این اوصاف به نظر من از بین بردن در نهایت 4تا از این عقابها در سال نباید تهدیدی برای جمعیت آنها ایجاد کند چه بسا که روز بروز بساط این نوع دامداری ها در حال کمرنگ تر شدن است . درجایی نیز مطالعه کردم که مرگ و میر ناشی از شکار شدن برای عقاب طلایی تنها 2 درصد است در حالیکه مثلا 10 درصد از جوجه های عقاب طلایی در طی پرواز اول سقوط می کنند و می میرند و یا 5 درصد در اثر جنگ با دیگر پرندگان شکاری بر سر قلمرو می میرند و همینطور حدود 5 درصد مرگ و میر ها ناشی از مسموم شدن است .که با عنایت به این امر که جدیدا تجمع عقابها در نزدیکی شهر ها و زباله دانی ها در کشور ما در حال افزایش است شاید این درصد در ایران بیشتر از این مقدار نیز باشد.
به هر حال نیازی ملاحظه نمیشود که اداره محیط زیست یا نهاد دیگری در این خصوص بخواهد اقدامی بکند. (صد البت که نتایج اقدامات اداره محیط زیست نیز چندان دور از ذهن نیست) چنانچه در طی این سالها این روابط برقرار بوده و نه عقابهای طلایی منقرض شدند و نه هم دامداران.