The taste of hunting in BIRJAND (or brigand) with my remembrances

۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

تصاویری از طبیعت بیرجند در بهار 90




با سلام

الاظاهر امسال در دیگر نقاط کشور سال به نسبت خوش بهاری است اما در بیرجند و چند شهرستان مجاور به استثنای قاینات حسابی خشک سال است البت چند وقت پیش باران نسبتا خوبی آمد و بندها را پر آب کرد لکن دیگر برای سرسبزی و علوفه و امثالهم چندان نافع واقع نشد. حسب امر دوست عزیز و همبازی دوران خردسالی جناب حسین عزیز که خود ید طولایی در شکار و طبیعتگردی دارند چند عکس ناقابل از طبیعت بیرجند را پیشکش می کنم.   


بند دره بیرجند در واپسین روز فروردین ماه...اگر خوب دقت بفرمایید دو نقطه شناور در تصویر  

 مشهود است ... 
  



 آبقنبلی که ظاهرا فراموش کرده بود الان دیگر باید برود...دوربینم لنز ندارد زوم که بکنم اینجوری در میاد


 


کوچه باغهایی که حتم دارم کودکی من و حسین را خوب به خاطر دارند. یک ماه دیگر کل دیوارها با درختان انگور پوشیده می شوند . 



 

امسال سال پر میوه ای هست. هم درختان گردو و هم بادام حسابی زیر بار هستند. البت ا گر این کلژدک ها بگذارند. 

 

توت های کوچک سفید اکثرا رسیده اند و حسابی شیرین و آبدارهستند اما شاه توتها و توت های شیره ای که از اونها کشته(خشکه) توت می گیرند هنوز یه ماهی کار داره تا برسن 

 

درخت انگوری که عاشقانه یه درخت توت رو در آغوش گرفته...آدم یاد اون اژدهایی می افته که در نسخ مصور شاهنامه دور ران رستم پیچیده بود.  
 
 تگ کوگ( دره کبک)  
بهترین خروجی روستا برای شکار کبک و کوههایی که هنوز سایه هایش خالی از لطف نیست. سنگ چین ابتدایی خط استارت مسابقه اسب سواریمان بود.  

 

لاله ای که در زیر سایه قطار منه(نام محل) تا ۱۶ اردیبهشت هنوز طراوت داشت  


  
شاخه های بید مشک هم که زیر بار دک ها(همان بادام وحشی) خم شده اند. 



روی سقف گاراژ خانه روستا وقتی توی خرت و پرت ها دنبال چند تا وسیله می گشتم این دو تا جناب «موسی کو تقی »سر بیرون آوردن.  
  

جالب اینجا بود که در حالیکه این دو جوجه دیگر کم کم داشتند آماده پرواز می شدن در اون سوی سقف گاراژ یه لونه دیگه بود که توش دو تا تخم بود. در ابتدای امر فکر کردم اون یکی متعلق به یه خانواده دیگه است اما چون کارم طول کشید ملتفت شدم که نه خیر هر دو مربوط به یه مادر هست بدین ترتیب که یه قمری آمد و اول به این دو تا غذا داد و بعد پرید و روی تخمهای اون یکی لونه نشست... پرنده ها هم دیگه حالا بهداشت باروری و تنظیم خانواده رو رعایت نمی کنن.  


پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد.